اثری از بانوی هنرمند میترا مظفری _نشر حوزه مشق
دلم ز عالم خون است و شعر ها شعر گویم در زمانه ای که عالمان گزاف ها گزاف گویند گزاف گویی بدنیست چو انراادعاگران گویند وقتی مردمان دست در دست لب بر سکوت گویند سکوت بد نیست ور سخن را سخنوران گویند هنگامیکه سخن ها سخن از ما مداوم گویند در این ویرانی دنیا پرستان همه در خواب خفته اند دنیا که کم نیست وقتی دنیا، دنیای دگر دارد فریاد ها هراس بی دادی از وجودمان بیداد میکند خونابه خونین زخم از قلبمان شکوفه میکند دیدگان همه دیده بر دیده تاریک میکنند همگان همه خیال خود به بی خیالی دعوت...