پایتخت شعر ایران

index.png
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند مریم صفری _نشر حوزه مشق

  همین حالا بیا تا عشقمان از تب نیافتاده همین حالا که اسم کوچکت از لب نیافتاده بیا دل‌تنگی‌ام را برطرف کن توی آغوشت بیا تا قصه‌ی عشق از کتاب شب نیفتاده همین حالا که از شور شراب خواهشت مستم دخیل آرزوهای خودم را بر دلت بستم همین حالا که از چیزی به جز قهرت نمی‌ترسم حساب خوب و بد با میل طغیان رفته از دستم بیا امشب بریزم زیر پایت آسمانم را بیارم تا لب پیمانه‌ات معجون جانم را تو را راهی کنم تا اوج لذت بین رگهایم بریزی با صدای هر نفس بر هم روانم را بیا فردا...