اثری از بانوی هنرمند زینب نبی لو شیری_نشر حوزه مشق
ساعت جیبی عارف: پری میدونستی قشنگ ترین تولد بود که تو برام جشن گرفتی؟ پری شمع رو کیک و روشن کرد و گرفت جلوی صورت عارف ! بله میدونم حالا لوس نشو! شمعت و فوت کن آقای قاضی تا صد سال زنده باشی. تا اومد فوت کنه پری دستش و گرفت: وایسا وایسا آرزو کن قبلش، چشات و ببند اول باید آرزو کنی بعد شمع هارو فوت کن. عارف که از هیجان پری خنده اش گرفته بود، چشماش و بست وگفت : خب آرزو کردم. الان میتونم فوت کنم خانم وکیل؟ پری با چشماش تایید کرد. تولدت مبارک باشه...