قلم شما

اثری از بانوی هنرمند واله مختاری _نشر حوزه مشق

تمام می شود و می رود پیِ کارش هجومِ زخمیِ کابوسِ تلخ و تب دارش هراس و وحشتِ جنگی که با خودش دارد جنازه های رهایی که شد عزادارش خیالِ جنگِ درونش به ناکجا برده مرور کرده تمامیِ حال و احوالش سکوت میکند و با خودش در انکارست همو که قفل زده بر دل و بر افکارش نشسته با خودِ ویران مجادله اول سپس تمام دلش را سپرد به آوارش اگر چه عاشق او بود،با خودش جنگید کنار آمده با دل و بسته طومارش که "هر که چهره برافروخت، نه دلبری داند" دل است و لذت اظهار عشق و اقرارش...
قلم شما

آثاری از بانوی هنرمند اعظم احمدوند (زلال باران)_نشر حوزه مشق

جنون خیالت پایانی ندارد پاییز بهانه ایست، برای بارش های بی بهانه ی چشم هایم زیر آسمان این شهر ِ بی در و پیکر       دلش را برداشت و برد اما کفشهایش را جا گذاشت روی تن برگهایی که به شوق ریتم منظم گامهایش از اوج دل بریدند و فوج فوج پوشاندند تن لخت سنگ فرش های مسیر همیشگی اش را تا همراه هم عاشقی را در قاب پاییز ثبت کنند اما او بی رحم تر از آن بود که بشنود صدای نبض ِ تک تکِ برگهای ِعاشقِ تشنه ی توجّه رو به اضمحلال را .....    ...
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند مژگان قمری _نشر حوزه مشق

" حدود غم را زن مشخص می‌کند" این منم من یک زنم کنش‌های روزگار خلاصه در من است! تمام حقایق‌ها گنجانده در آغوش ِ من است! جهان از فهم ِ هجای وجودم پا پس کشیده است! این منم که با یک لبخند ساده حدود غم را مشخص کرده است! زن پشت وقفه‌های غریب است از پس سالیان ِ رنج‌ها موهایم به سپیدی نشسته است! از ترس سخن‌چینان رنگ به کام موهایم نشسته است! هنوز هم خیال پروانه‌ای شب‌ها روی بالشت ِ من است! مژگان‌_قمری   ❤️❤️ روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات...
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند مینا آخرتی _نشر حوزه مشق

لبریز شده ام در هجوم کلمات در انفجار حرف های گفته و نگفته پر و خالی ام به مانند توپ گرد دست پسرک بازیگوش مرا به هر طرف به هر نقطه و به سقوط تنهایی پرتاب کرده اند و محکوم شده ام به این تنهایی و رنج در ازدحام لبخندهای مداوم فقط ادامه داده ام: گوش هایم پر اند پر از خفگی پر از حرف های کشنده مغزم رو به انفجار است از شلوغی گیج کننده اش در رویاهای مانده ورفته خود اسیرم تمام حرف ها دردها فکرها همه و همه را توی واگن های قطاری می چیدم و از...