اثری فاخر از هنرمند فرهیخته علیرضا بدیعی_نشر حوزه مشق
انتظار یار چشم من منتظر دیدن یار است هنوز زان سبب بی حرکت خیره به راه است هنوز تا که شاید مگر از دور بیاید روزی پلک بر هم نزند دیده به راه است هنوز اشکی از گوشه چشمم که روان میبینی ز غم دوری یار است که جان است هنوز این خماری که هویدا است ز چشمان ترم مستی زود رس از دیدن یار است هنوز چو به چشمم نگری نقش رخش خواهی یافت رخ زیبا ش ز چشمم هم عیان است هنوز تو « بدیعی » نگران از چه به خود می پیچی ؟ او ز ره می...