پایتخت شعر ایران

index.png
قلم شما

اشعاری زیبا از بانوی هنرمند محبوبه نوری_انتشارات حوزه مشق

❤️❤️❤️ هم ناب ترین شعر زمینی هم کفر منی،آفت دینی تا اشهد دل پیش تو گفتم جبریل شدی، نور یقینی در جام تهی مانده ی دنیا آینده و امروز و پسینی ما را چه غمی هست که هرجا در وسعت هر ذره مبینی در رونق بازار زمانه غیر از تو نداریم نگینی سبحانک اعلی و عظیمی ساغر شکنی ،نوش ترینی والله اگر نسخه نپیچی یک عمر بنوشم غم و کینی ای عشق کماکان که سخن رفت وارسته ترین آیه ی دینی ❤️❤️❤️ 🌱🌸🌱🌸🌱🌸 لحظه ها در عاشقی احرام می گیرم ببین تا تو باشی پیش من آرام می گیرم ببین...
قلم شما

اشعاری زیبا از بانوی هنرمند ساره گلستانی _انتشارات حوزه مشق

پیوند بعد از تمام سبز شدن ها جوانه زدن ها با آغوش تو پیوند می خورم بوی تو هر نفس به نفس تازه تر ها که می کنم گرما به روی پنجره ها هاله می زند در عمق شب در لابه لایه ملتهب واژه و سکوت تصویر تو ... مردی به روی خستگی اش تاب می خورد نزدیک و دور تکرار می شود در لابه لای گم شدن و ترس و دلهره بندی گره زدم انگشت تو نشانه ی یک مای دیگر من پا به پا بازی قدم زدم ❤️ تلاطم من نه دلم تنهایی عجیبی دارد شاید تقصیر جغرافیای...
قلم شما

شعری زیبا از بانوی هنرمند نسیم ترابی _انتشارات حوزه مشق

فتحِ جنون ـــــــــــــــــــــــ اینچنین دست به خودزنی میزنم که دوستت نداشته باشم و آتش به جانم می اندازم تا نبضِ هراسانِ باد شعله های فریادم را از زیرِ خاکستر به زوزه درآوَرَد فوقع ما وقعَ یادم تورا فراموش.. جا نمیگیرد کوچ در شعر سمفونیِ سکوت و آشفتگیِ سطرها و من نمیگویم و تو نیز نمیپرسی! که تکه تکه ی روحت در دهانِ پرزخمِ تنت چگونه تاب می آوَرَد؟! و هردو میدانیم که این ذراتِ سوخته و بهم چسبیده ی جانم تاابد،زیرِ خاکستر تاول روی تاول پوست اندازی میکند فوقع ماوقعَ سکوت را بلعیده ام و تشریحِ روحم را در تجاوز...
قلم شما

اشعاری زیبا از بانوی هنرمند زهرا جهانی _انتشارات حوزه مشق

پنجره ای میخواهم رو به روشنایی صبح باز شود روبه کوچه های خاکی معصومیت خالی از وحشت وغربت وسایه ساری از مهر وعشق به سوی وسعت مهربانی که دست تنهایی در دستانش به میهمانی خورشید رویم ولبریز از صدای عشق هم صحبت گلهای آفتابگردان شویم.. ❤️ زیر بیداری این سقف بلند در سکوتی عمیق میشوم وصدایی در این سکوت نهیبم میزند گره میزنم دلم را به عشق او عشقی که ابدی وبی همتاست ومرا در میان لحظه های ثابت زمان به اوج میکشاند با طراوتم میان این عشق خدایی وخودرا تا ابد به او وعشق درونش می سپارم وبا خیالی...
قلم شما

اشعاری زیبا از بانوی هنرمند پریسا منفرد _انتشارات حوزه مشق

بی گل روی تو یارای سفر نیست مرا گذر از هرکه کنم از تو گذر نیست مرا باش تا هر نفسی مرهم جانم باشی جز تمنای وصال تو هنر نیست مرا بی دلان منع کنند عشق تو را از دل من باز غیر نگهت شوق دگر نیست مرا دیده بستم بجز از روی تو بر هرچه که هست جز نبود تو دگر هیچ خطر نیست مرا همچو مرغی که گرفتار حصار قفس است بی تو ای عشق دگر بار سفر نیست مرا مرهم زخم و امید دل شیدای منی بی تو هرشب بجز از دیده ی تر نیست مرا ❤️...