قلم شما

اثری از بانوی هنرمند عارفه لشگری_انتشارات حوزه مشق

افسوس که خیلی دیر شد کلافه دستی به صورتش کشید و روبروی ارام ایستاد. -تو تمام زندگیتو فدای هنرت کردی,مثل اینکه یادت رفته یکی به خاطر تو از همه چیزش گذشته.از خانوادش از شغل خوبی که داشته بعد تو تمام زندگیتو برای هنرت گذاشتی؟ +حامد!من همون موقع هم بهت گفتم من عاشق نقاشیم و نمیتونم ازش بگذرم. -من نمیگم نقاشی رو کنار بزار من میگم فقط یکم به زندگیت توجه کن,یادت رفته چقدر برای رسیدن بهم سختی کشیدیم؟یادت رفته چقدر عذاب کشیدیم تا بتونیم خانواده هامون رو راضی کنیم؟ +اونی که گیر داده بود باید ازدواج کنیم تو بودی نه...
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند ستایش زنگنه_انتشارات حوزه مشق

دلم میخواد تو چشمای خدا زل بزنم و بگم دمت گرم که اونو سر راه زندگیم قرار دادی مرسی که یه تیکه از وجودتو تو وجودش قرار دادی و فرستادیش تو زندگیم. یجایی خونده بودم کسایی که عاشق هم میشن مثل این میمونه که قلباشونو جا بجا کرده باشن. اگر خار تو دست یکیشون بره اون یکی بیقرار میشه. خواستم بگم انگار که قلبم تو سینه ی اون میتپه و قلبشو گذاشته تو سینه ی من . جوری که اتفاقی واسش بیفته یا بغض کنه،اولین اشک از چشم من میاد. دلم میخواد دست خدارو بگیرم و بگم به خودت قسم...