از گذشته آمدیم تا بگذریم از این دیار
فارغ از آگاهی دنیای فرداییم، ما
رو به آن آیینه ی تلخ معماییم، ما
از گذشته آمدیم تا بگذریم از این دیار
بی خبر از سختی دنیای فرداییم، ما
بی تفاوت گر گذشتیم از غم دیوارها
پای را از تاول اندوه می ساییم، ما
کوله هامان پر زفریاد است از رنج سکوت
چون پرنده آشیان بر بام دنیاییم، ما
طرح و نقش شوق در تصویر ما پیدا، ولی
نغمه هامان خفته چون، همرنگ دریاییم، ما
****
شاعر: مریم خواجه
روابط عمومی انتشارات حوزه مشق
درود . واقعا عالی بود
بسیار زیبا و دلنشین 🌱
قلمشون پر محتوا و سلیسه ب امید اشعار بیشتر از ایشون
بسیار زیبا و پر مفهوم….. 🌹